اگر میتوانی نگاه کن
در این مجموعه وضعیتهایی که در آنها نه تنها خودِ سوژه باعث آزارم میشود، بلکه تصاویر آن نیز که فکر، ذهن و چشمم را آزار میدهند، به طور مستند به تصویر کشیده شده است.
پس اگر میتوانی، نگاه کن.
سارا عزیزخانی
تابستان ۱۳۹۹
تکههای متناقض یک پازل پیچیده
من آدمی هستم با ظاهری ساده اما ذهنی پیچیده، با اعتماد به نفس متوسط رو به بالا اما محافظهکار، با لباسهای گشاد و موی پسرانه اما با احساسات و نیازهای یک زن، خوشرو اما شکاک، پر جنبوجوش اما در پی آرامش، سختکوش اما گاهی تنبل، ایدهآلگرا اما پر ایراد. آیا میتوان فقط با چند کلمه مرا توصیف کرد؟
انسانها در گذشته به رسم زندگیهای یکسان و باورهایی مشابه به دور از پیچیدگیهای شخصیتی، بسیار شبیه به هم بودند؛ تضاد، تعارض و تناقض، اساس زندگی مدرن و مهمترین عامل ایجاد تفاوتهای هویتی در دنیای فعلی است. بر خلاف بشر سنتی که با قرار دادن خود در چهارچوب بایدها و نبایدها سعی در نمود جلوهای واحد از هویت داشت، انسان معاصر در نبردی تنگاتنگ با خویش تلاش برای شناخت جهان پیرامونش دارد.
بیشک ابعاد پیچیده و متناقض انسان امروزی را از انتخابها و اولویتهایش، در شرایط سخت و خطرساز، در روابط و معاشرتها، در رفتار و کردار در طی زمانی طولانی، شاید بتوان شناخت.
به طور کلی انسانها موجودات پیچیده و پرتناقضی هستند که بیشتر اوقات از روی ظاهر آنها نیز نمیتوان به شخصیت واقعیشان پی برد. در واقع تمامی صفات و ویژگیهای یک فرد مانند تکههای بسیار کوچکی از یک پازل با هزاران تکه است که در آخر شخصیت و هویتش را میسازد اما معمولاً ما با دیدن فقط چند تکه از آن پازل فکر میکنیم که او را میشناسیم.
مجموعهٔ پیش رو، تلاش من برای کنار هم قرار دادن تکههای متناقض از پازل هویت پیچیدهٔ انسان معاصر میباشد.
سارا عزیزخانی
تابستان ۱۳۹۹